loading...
کلوپ آرمیتا مرادی
مهدی ایزدپناه بازدید : 310 جمعه 26 اسفند 1390 نظرات (0)

سلام بچه ها.

من با خود آرمیتا هماهنگ کردم و اون هم قبول کرد که از این به بعد هر ماه توی این وب مسابقه ی طراحی پوستر برای آرمیتا برگزار بشه و  پوستر ها به نظر سنجی گذاشته بشه تا با نظر شما بهترین پوستر ماه انتخاب بشه و بهترین پوستر برای آرمیتا فرستاده میشه تا اونو توی وبلاگش بذاره.

پس از همین الان پوستر هاتون رو فعلا توی کامنت(نظر)این مطلب بذارید تا از ماه بعد فرمش آماده بشه.

 

مسابقه ی طراحی پوستر آرمیتا مرادی

 

چند نکته:

1-پوستر هاتون رو فقط تا روز بیستم هر ماه مهلت دارید تا بفرستید اگه بعد اون بفرستید توی ماه بعد شرکت می کنید.

2-از روز بیستم تا سی ام هر ماه نظر سنجی برگذار میشه تا برنده مشخص بشه.(5 پوستر انتخاب میشه)

3-از این به بعد پوسترهاتون رو توی همین وب(کلوپ خودمون)بذارید.

پس شروع کنید.

مهدی ایزدپناه بازدید : 240 دوشنبه 15 اسفند 1390 نظرات (0)

سلام بچه ها امروز می خوام یه خبر خوش بهتون بدم اونم اینه که قراره توی این وب یه مسابقه طراحی پوستر برای آرمیتا برگذار بشه.حالا فعلا همینو داشته باشید تا آپ بعدی بقیه ی این مطلبوواستون بگم آخه هنوز قطعی نیست.wink

مهدی ایزدپناه بازدید : 253 شنبه 13 اسفند 1390 نظرات (0)

سلام دوستان.

انجمن کلوپ بخش های مختلفی داره که شما می تونید ازشون استفاده کنید. مثلا بخش پوستر ها ی شما:شما می تونید پوسترهای خودتونو که برای آرمیتا مرادی ساختید آپلود کنید و توی تالار گفتمان کلوپ(انجمن)بزایرید تا دوستاتونم اونارو ببینن.

خواهشا توی انجمن با اخلاق باشید و حرف های بد نزنیدو با هم دعوا نکنید چون با هم دوستید.

برای رفتن به انجمن کلوپ اینجا کلیک کنید.

مهدی ایزدپناه بازدید : 195 دوشنبه 01 اسفند 1390 نظرات (0)

یک دستش در دست خورشید و دست دیگرش در دستان ماه بود ، خندان و فارغ از غم روزگار چنان

در راه رفتن به پارک ، دو تا یکی و چپ و راست قدم برمی داشت گویی هیچ آرزویی به غیراز زودتر

رسیدن به پارک و تاب بازی و سرسره بازی در سر نداشت. دستان کوچکش چنان قدرت پیدا کرده

بودند که میتوانست دستان آنها را هم با خود بکشاند و به جلو ببرد.در نگاه کودکانه اش فقط عشق

و محبت موج میزد گاهی نگاه به آسمان میکرد و بالا وپایین می پرید و گاهی به روی سنگ های

پیاده رو لی لی میکرد.

این همه شادی و امنیت را چه کسی به او هدیه داده بود. چه کسی این روز خوب تعطیل را برایش

فراهم کرده بود ، چه کسی به تمام آرزوهای کودکانه اش یکجا جامه عمل پوشانده بود ؟

پارک ، بازی،شادی و...

آری، گرمی خورشید از نوک انگشتان دست راستش در همه وجودش عشق و محبت را جاری میکرد

و سایه ماه در دست چپش به او سقفی از امنیت و آرامش را...

به راستی او چگونه می تواند بدون این دو به پارک برود اصلا چگونه می تواند بدون خورشید و ماه زندگی

کند.

فرزندان همه ی دنیای پدران و مادران اند و وجودشان نیازمند گرمی محبت و امنیت و آرامشی است که

از آنها میگیرند. ای خورشید و ماه زندگی دست "دنیای" خود را محکم بگیرید.

 

عضویت یادتون نره ها....

راستی تو تالارم فعال باشید..

مهدی ایزدپناه بازدید : 287 یکشنبه 23 بهمن 1390 نظرات (1)

سلام.اول از همتون عذرخواهی می کنم که چند وقت وب آپ نمی شد ولی از این به بعد هر روز آپ می کنم

آپ امروز با یه پوستر جدید از آرمیتا مرادی.

 

راستی بچه ها مامان آرمیتا عمل کرده برای سلامتیش دعا کنید

راستی برای دیدن امکانات دیگه ی سایت تو تالار گفتمان عضو شید تا حرفهاتون رو مستقیما به گوش آرمیتا برسه.

 

 

و پوستر جدیدتر:

 

بچه ها این پوستر ها خیلی بزرگتر از اینی که می بینید هستن برای دیدن فایل بزرگتر اونارو تو کامپیوترتون سیو کنید.

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 8
  • بازدید سال : 81
  • بازدید کلی : 9,635